ببخشای بر من ای آب-مکاشفه آب
می گفت وقتی آب را سر می کشی و یا به صدای آب روان در رود گوش می دهی باید واقف بود که این آب از اول پیدایش حیات در زمین جاری گشته و برهه ها و دوره های تاریخی پرفزار و نشیبی را پشت سر گذاشته و خودش را به شما رسانده است پس حواست باشد شما موقع نوشیدن آب داری تاریخ را سر می کشی نه صرفا مایع بی روح را و در شرشر صدای آب داری به صدای زنده تاریخ گوش می دهی تاریخچه آب و تاریخچه آدم و حیات زمینان.
شعر نویی در باب این مکاشفه
...
ببخشای بر من ای آب! اگر ندانسته سرکشیدم تو را .
اگر نفهمیده جسم آلوده ام را با تو تطهیر کردم .
ببخشای بر من ای آب! اگر قطره هایت را نسنجیده دور ریختم .
ببخشای بر من ای آب! اگر گریه ابرهایت را ندیدم در دل شب ،
و صدای پای چشمه هایت را نشنیده گذر کردم از کنارت .
ببخشای بر من ای آب! اگر من خروش امواج دریایی ات را نفهمیده دور گشتم از ساحل ات.
ببخشای بر من ای آب!اگر رنگین کمان ات را نفهمیده در قاب کردم .
و من رقص نور را در تو با دست نادانی ام دور کردم .
ببخشای بر من ای آب! اگر چهره زشت خویش را در تو دیدم باز مغرور گشتم .
و من شبنم صبحگاهت را ندانسته در زیر پا له نمودم.
ببخشای بر من ای آب! اگر جرعه هایت را بی یاد دوست سر کشیدم.
ببخشای بر من ای آب! اگر واژه هایم نباریده خشکید در حضورت.
*
و هر موجود زنده ای از آب حیات یافت و احیینا من الماء کل الشی
(روزنوشت ها)
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.