معنای زندگی(اضطراب معنا)
سه شنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۸، ۰۵:۳۸ ب.ظ
کتاب «معنای زندگی» اثر جولیان یانگ
پرسش از معنای زندگی یکی از کهنترین, جذابترین، واضحترین و در عین حال دشوارترین پرسشهایی است که انسان تاکنون مطرح ساخته است. این پرسش که «معنای زندگی چیست؟» فراتر از مکتب و دین خاصی است و همة انسانها، با هر فکر و عقیدهای را در بر میگیرد. پیروان ادیان و مذاهب معنای زندگی را در دین خود میجویند و معناداری زندگی را وابسته به دین خود میدانند. به همینسان، کافرکیشان زندگی دینداران را توهم و خیال میدانند و آنان را متهم به خیالپروری و جزمگرایی میکنند و همة زندگی و معناداری یا بیمعنایی آن را به همین عالم ماده خلاصه میکنند و معنایابی زندگی از طریق عالم بالا و ملکوت را انکار میکنند. برخی نیز به کلی سخن از معناداری یا بیمعنایی زندگی را انکار کرده آن را پوچ در پوچ و بیهدف میدانند.
پرسش از معنای زندگی در محل تقاطع مابعدالطبیعه، فلسفة اخلاق، فلسفة زیستشناسی و فلسفة دین قرار دارد. نیز، از آنجا که این پرسش از ما میخواهد خود را بشناسیم، مستلزم روانشناسی، معرفتشناسی و اخلاق است. از سوی دیگر، جنبة علمی این بحث با بحث کلیتر خلقت جهان و هدفداری یا بیهدفی آن، یعنی خاستگاه جهان و مبادی غایی آن مرتبط است. معنای زندگی ما را از مهبانگ به زندگی روزمره و از روانشناسی به نظریة تکامل میکشاند.
مسئلة معنای زندگی با موضوعات متفاوتی همچون پرسشهای هستیشناختی مانند خلقت انسان، هدف خلقت انسان و اصل هستی و... و موضوعات روانشناختی همچون اضطراب، دلهره، یأس، افسردگی، پوچی، تنهایی و... و مسائل دینی همچون وجود یا عدم خدا، جهان دیگر، سعادت نهایی و... مرتبط است.
بنابراین، معنای زندگی یکی از موضوعات فلسفی، دینی و روانشناختی است و رویکردهای متفاوت و در نتیجه پاسخهای متفاوت میطلبد. پاسخهای عام و معمولی به پرسش معنای زندگی عبارتند از: سعادت، عشق، لذت، قدرت، ثروت، محبوبیت، معرفت و فرزانگی و نیل به خدا.
از مهمترین بحثهای مرتبط با مسألة معنای زندگی, ارتباط آن با خداوند است. مسئلة پیشرو این است که اگر خدایی وجود داشته باشد و انسان را برای هدف یا هدفهایی آفریده باشد، معناداری زندگی براساس فرامین و برنامههای خداوند تفسیر میشود و اگر چنین نباشد باید زندگی بشر را به گونهای دیگر تفسیر و توجیه کرد.
جان کاتینگهام میکوشد پرسش از معنای زندگی را از زوایای مختلف مورد بحث قرار دهد، اما پیام اصلی این کتاب این است که در دنیای معاصر تنها در سایه دین میتوان به زندگی انسانها معنا و اهمیت بخشید.
جان کاتینگهام استاد فلسفة دانشگاه ردینگ انگلستان است و آثاری نظیر خردگرایی، دکارت، خردگرایان، فرهنگ دکارت و معنای زندگی، را در پرونده خود دارد.
مسئلة معنای زندگی با موضوعات متفاوتی همچون پرسشهای هستیشناختی مانند خلقت انسان، هدف خلقت انسان و اصل هستی و... و موضوعات روانشناختی همچون اضطراب، دلهره، یأس، افسردگی، پوچی، تنهایی و... و مسائل دینی همچون وجود یا عدم خدا، جهان دیگر، سعادت نهایی و... مرتبط است.
بنابراین، معنای زندگی یکی از موضوعات فلسفی، دینی و روانشناختی است و رویکردهای متفاوت و در نتیجه پاسخهای متفاوت میطلبد. پاسخهای عام و معمولی به پرسش معنای زندگی عبارتند از: سعادت، عشق، لذت، قدرت، ثروت، محبوبیت، معرفت و فرزانگی و نیل به خدا.
از مهمترین بحثهای مرتبط با مسألة معنای زندگی, ارتباط آن با خداوند است. مسئلة پیشرو این است که اگر خدایی وجود داشته باشد و انسان را برای هدف یا هدفهایی آفریده باشد، معناداری زندگی براساس فرامین و برنامههای خداوند تفسیر میشود و اگر چنین نباشد باید زندگی بشر را به گونهای دیگر تفسیر و توجیه کرد.
جان کاتینگهام میکوشد پرسش از معنای زندگی را از زوایای مختلف مورد بحث قرار دهد، اما پیام اصلی این کتاب این است که در دنیای معاصر تنها در سایه دین میتوان به زندگی انسانها معنا و اهمیت بخشید.
جان کاتینگهام استاد فلسفة دانشگاه ردینگ انگلستان است و آثاری نظیر خردگرایی، دکارت، خردگرایان، فرهنگ دکارت و معنای زندگی، را در پرونده خود دارد.
(نقل از موسسه حکمت و فلسفه)
معنای زندگی راهحلی برای یک مسئله نیست، بلکه زیستن به شیوهای معین است. این پرسش ماوراءالطبیعی نیست، بلکه اخلاقی است. چیزی جدا از زندگی نیست، بلکه چیزی است که زیستن را به امری ارزشمند بدل میکند ــ میتوان گفت حد معینی از کیفیت، عمق، فراوانی و فشردگیِ زندگی است. به این تعبیر، معنای زندگی خودِ زندگی است که به شیوهای معین به آن نگریسته میشود. سوداگرانِ معنای زندگی عموماً در مقابل چنین ادعایی احساس دلسردی میکنند، زیرا به اندازهی کافی رازآمیز و شاهانه به نظر نمیرسد.
معرفی سایر کتاب های معنای زندگی در ادامه مطلب
کتاب هایی در باب فلسفه و معنای زندگی
معنای زندگی استاد مصطفی ملکیان
گر معنای زندگی ، هدف زندگی باشد ، در آن صورت این هدف برای موجوداتی متصور است که دارای علم و اراده باشند . سوالی که در این جا مطرح می گردد آن است که آیا خود ” زندگی ” دارای علم و اراده است تا بتوان به آن هدفی را نسبت داد . در این جاست که فیلسوفان مابین اهداف خارجی و خود بنیاد تفکیک قائل شده اند . موجوداتی دارای اهداف خارجی هستند که خودشان دارای علم و اراده نباشند بلکه سازنده ی آن ها از خلق آن ها هدفی دارد مانند ساختن ساعت توسط ساعت ساز . اما اگر موجودی دارای علم و اراده باشد ، می تواند هدفمند نیز باشد . چنین موجودی در فعل و ترک هدف دارد و این هدف از درون وی می جوشد . موجودی که دارای علم و اراده باشد هم می تواند هدف خود بنیاد داشته باشد و هم هدف خارجی . زیرا هم خود دارای هدف است و هم سازنده وی از خلق وی دارای هدف می باشد . معنای زندگی اگر هدف زندگی باشد چون خود زندگی علم و اراده ندارد ، مراد باید ، هدف صاحب زندگی از زندگی باشد . معنای زندگی می تواند کارکرد باشد . کارکرد را می توان به موجوداتی نیز نسبت داد که دارای علم و اراده نیستند . مثلا اگر بگوییم هدف درختان چیست ؟ و گفته شود افزایش اکسیژن . افزایش اکسیژن کارکرد درخت است . این کارکرد در مورد همه ی موجودات طبیعی صادق است . اگر گفته شود ، در صورت نبودن آب در عالم چه اتفاقی خواهد افتاد ؟ جواب کارکرد آب را معلوم خواهد ساخت . اگر بپرسیم در صورت نبودن انسان چه اتفاقی در عالم می افتاد ؟ جواب کارکرد انسان را مشخص می نماید … کتاب معنای زندگی ، این مقوله را از دید فلسفی مورد بحث و کنکاش قرار داده است.
معنای زندگی رابرت سالومون
رابرت سولومون (۱۹۴۲_۲۰۰۷) استاد فلسفه دانشگاه تگزاس ، در یک فصل از کتاب پرسش های بزرگ: مقدمه ای کوتاه بر فلسفه (The Big Questions: A Short Introduction to Philosophy) به معنای زندگی می پردازد. مطالعه بیشتر
"فلسفه و معنای زندگی" از محمد آزاده
انسان وخدا یا معنای زندگی-لوک فری
معنای زندگی؛ نویسنده: تری ایگلتون؛ مترجم: عباس مخبر
معنای زندگی؛ نویسنده: جان کاتینگهام؛ مترجم: اسماعیل علیخانی
سایرکتاب های مرتبط
درباره معنی زندگی: یل دورانت
انسان در جستجوی معنا:ویکتور فرانکل
قدرت معنا: امیلی اصفهانی اسمیت
کیمیاگر: پائولو کوئیلو
۹۸/۰۳/۲۸
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.