شادمانی تنها زمانی ممکن است که با خدا در صلح باشی و منظورم از خدا کل_هستی است. معمولاً مردم همواره در کشمکش با هستی هستند . نه در صلح ، بلکه در برخورد.... همین ریشه تمام بدبختی ها است. جزء نمی تواند با کل بجنگد، و اگر سعی کند بجنگد دیوانه می شود. برگ نمی تواند با درخت بجنگد. موج نمی تواند با اقیانوس بجنگد. و این دقیقاً همان کاری است که انسان سعی دارد بکند. انسان برگی بر درخت هستی، یا موجی بر اقیانوس هستی است. اما می خواهد بجنگد. زیرا تنها از طریق مبارزه است که می تواند احساس جدایی، خاص بودن و بی همتایی کند. تنها از طریق مبارزه است که می تواند به نفس (منیت)دست یابد.