رویارویی با مرگ دگرگونی عظیمی در شیوه زندگی فرد در دنیا پدید می آورد. گر چه نفس مرگ آدمی را نابود می کند، اندیشه مرگ ( مرگ آگاهی ) نجاتش می دهد و انسان را به مرتبه والاتری می برد : مرگ آگاهی فرد را از مشغولیت های فکری پیش پا افتاده دور می کند و به زندگی ژرفا، رنگ و بو و چشم اندازی کاملا متفاوت می بخشد.
اوین یالوم . کتاب روان درمانی اگزیستانسیال
----
اگر انسانها تا ابد زندگی می کردند ، اگر پیرتر نمی شدند، اگر بی وقفه در این جهان بدون مردن ، همیشه سالم زندگی می کردند ، فکر میکنی هرگز به خود زحمت فکر کردن بر چیزهایی را میدادند که اکنون مشغولشان کرده؟
ما درباره ی همه چیز فکر می کنیم ، تقریبا همه چیز ، فلسفه ، روان شناسی ، منطق ، دین ، ادبیات.... فکر می کنم اگر چیزی به نام مرگ وجود نداشت ، افکار پیچیده ی اینچنینی هرگز به وجود نمی آمد .
باید به طور جدی به معنای زنده بودن و اینک اینجا بودن خود فکر کنیم. چون می دانیم که روزی خواهیم مرد.
اگر قرار بود همیشه زنده بمانیم چه کسی به معنای زنده بودن فکر می کرد؟ چه اهمیتی داشت ، احتمالا فکر میکرد کلی وقت دارم ، بعدا بهش فکر میکنم .
ولی ما نمی توانیم تا بعد صبر کنیم . باید همین لحظه به آن فکر کنیم . هیچکس نمیداند قرار است چه اتفاقی بیفتد . ما مرگ را برای رشد کردن لازم داریم .
هاروکی موراکی